شعر شماره ۶: ددبوم شوم یا تسلیم هیاهو محمد رضا محسنی
شعر ددبوم شوم یا تسلیم هیاهو
این شعر از محمد رضا محسنی حقیقی به نام « ددبوم شوم » یا « تسلیم هیاهو » نامگذاری شده است. شعر پنجم، از کتاب ویرایش یکم از دفتر یکم اشعار منتشر شده در سال ۱۳۹۲، شیراز. این شعر شامل ۶ بیت است.
تو در دَدبومِ شومی لانه کردی
که از گَنداب و زهرش رویزردینه این سوز زمستان است و سرما
چو لغزیدی، گراییدی به سردیزمستان میشود از آتش مهر
بهاران، گر ز پیمانات نگردیگذشت آن روزگارانی که بودی
چو درمانام، کنون خود عینِ دردیشدی بَندی و تسلیم هیاهو
نکردی تا به پایان پایمردیز دشمن آریاوُش چشم میپوش
که زخم کاری از آن یار خَوردی
شعر ددبوم شوم برگرفته شده از کتاب مجموعه اشعار محمد رضا محسنی حقیقی > بخش غزل، قصیده و مثنوی ها > بخش یکم عاشقانههای غزل قصیده مثنوی ، صفحه ۱۰
معنی چند واژه بهکار گرفته شده در این شعر
دد = دَد برابر با وحش. وحشی، ضد دام، درنده، دده . جانور درنده. / دَد بوم = سرزمین وحشی
بوم = سرزمین، شهر، بخش جغرافیایی.
گنداب = آب بد بو و گندیده، فاضلاب.
مهر = خورشید، ایزد مهر
بندی = اسیر، تسیلم، زندانی، محبوس، دربند
از ددبوم شوم خیلی خوشم اومد. واژه ساخته پرداخته خود شما توی شعر بود یا جای دیگه ای به کار رفته؟