شعر شماره ۵: سرزمین بکر عشق یا بهت گران
شعر سرزمین بکر عشق یا بهت گران
این شعر از محمد رضا محسنی حقیقی به نام « سرزمین بکر عشق » یا « بهت گران » نامگذاری شده است. شعر پنجم، از کتاب ویرایش یکم از دفتر یکم اشعار منتشر شده در سال ۱۳۹۲، شیراز.
ای دردِ خاموش درون تا کی فروخوردن مرا؟
۱ی بغض پنهان در گلو، فریاد شو، اکنون برا
باور ندارم این تویی، بیگانگیها میکنی
ای یار دیرین گشتهای چون دیگران آخر چرا؟
سویات روان گردیدهام، ای باغ پنهان از نظر
ای سرزمین بِکرِ عشق، ای دور، مییابم تو را
خواهم در آن بیکاستی، آن جاودان آن راستی
از هر هیاهویی رها، آسان کشم بال و پَرا
بنشانم آن یادِ خوشاش، درخاکِ پاکِ این زمین
وانگه بخشکانم در آن، هر زخم و بیداد ورا
اینک تو دانی آریا با این توانِ بیکران
کز عشق داری یادگار، از بُهت سنگینات درا
شعر سرزمین بکر عشق برگرفته شده از کتاب مجموعه اشعار محمد رضا محسنی حقیقی > بخش غزل، قصیده و مثنوی ها > بخش یکم عاشقانههای غزل قصیده مثنوی ، صفحه ۹
معنای شماری از واژههای بهکار رفته در شعر
بی کاستی = ضد (حامص ) نقصان و بدون کم شدگی . ضد نقص . منقصت- از قول فردوسی: که ای برتر از کژّی و کاستی / بهی زان فزاید که تو خواستی.
بی کران = بی کرانه، بی حد و اندازه، بی نهایت. بی پایان. نامحدود – از قول فرخی: نعمتش پاینده باد و دولتش پیوسته باد / دولت او بی کران و نعمت او بی کنار.
راستی = درستی، صحت، صدق، صواب، حق، حقیقت، ۴. حقیقی، واقعی
بهت = دهشتزده شدن، ۲. خاموش و متحیر ماندن، شگفتی آمیخته به سکوت.