شعر بالت فروبستی چرا- شماره ۱۵
شعر بالت فروبستی چرا؟ اثر محمد رضا محسنی حقیقی پانزدهمین چامه از سری سرودههای چاپ شده در دفتر اشعار وی است که یک غزل شامل ۷ بیت و ۱۴ مصرع است. طبق روال معمول در این سروده نیز بیشتر واژگان پارسی سره هستند و در شعر بالت فروبستی آریاووش به میزان بسیار اندک از واژههای غیر پارسی بهره برده شده است.
جان از تنام بیرون شد و یادش ز سر نمیرود
از دیده گر یاری برفت، از دل مگر نمیرود؟
او میرود آسان و خوش، دانم ولی با رفتناش
از آنچه بر من میرود، بر وِی خبر نمیرود
ای آنکه از عشقاش دلات، میجوشد آساناش مدان
آتشفشان است و از آن، جانی به در نمیرود
بالَات فروبستی چرا؟ با این ستم ای بیوفا
این ره به بالا بعد از این، بی بال و پَر نمیرود
این راهِ کوتَه را که عمر از آن گذر خواهد نمود
دریاب و هُشدار و بدان، زین ره دگر نمیرود
دیدی که نیم از زندگی اندر جداییها گذشت؟
بنگر که این چرخ روان، مستانهتر نمیرود
گر فرصتی پیش آمدت، با یار بنشین آریا
چون در رهِ دلدادگی، یکدَم هدر نمیرود
منبع :شعر محسنی
بازگویی شده از کتاب مجموعه اشعار محمد رضا محسنی حقیقی، اسفند ۱۳۹۲، شیراز، صفحه ۲۰ / زیرعنوان ویرایش یکم، چاپ یکم
معنای برخی واژگاه به کار رفته در این سروده
دیده = چشم
کوته = کوتاه در اشاره ره عمر انسان
غزل در ادب فارسی به قالبی از شعر سنتی فارسی میگویند. در قالب غزل که معمولاً بین ۵ تا ۱۲ بیت دارد، [[مصراع اول بیت نخست با مصراعهای زوج هم قافیه است. موضوع اصلی غزل بیان عواطف و احساسات، ذکر زیبایی و کمال معشوق و شکوه از روزگار است. بیتهای غزل فارسی از لحاظ مضمون دارای استقلالاند. در آخرین بیت غزل، شاعر نام شعری یا تخلص خود را میآورد و بهترین بیت آن را شاه بیت یا بیت الغزل میگویند.