پانترکیستها تاریخ ایران، قفقاز و آناتولی
بررسی نظریههای پانترکیستها پیرامون تاریخ منطقه، ایران، قفقاز، آناتولی، یونان و …
توجه: بهکارگیری واژهی ترک در این جستار به اشاره دارد به اقوام ترکتبار و آغوزها که از منظر تاریخی ریشه در آسیای میانه و سرزمینهای شمال چین دارند و این عبارت شامل ایرانیتباران آذری که به زبان آذری ترکی ( با زبان آذری باستان متفاوت است ) سخن میگویند نمیشود.
تاریخسازی و جعل پانترکیستها
باتوجه وجود تپههای باستانی بسیار دیرین در سیلک کاشان، حوزه رود هلیل رود و جیرفت و… در درون مرزهای ایران ( بازهی زمانی ۸ هزار ساله تاریخ ایران ) نظریهپردازان پانترکیست میکوشند تا نشان دهند حضور اقوام ترکی-آغوزی در منطقه ایران، قفقاز و آناتولی مروبوط به هزاران سال پیش است و نه مربوط به مهاجرتهای متاخر و چند صد ساله.
با این انگیزه، نظریه پانترکیستها ، ناچار به ساخت تاریخی کهنتر از شهریگری ایران یا دیگر کشورهای منطقه شدهاند. از همین رو است که نخستین چیزی که در گفتگو و چُخش با ایشان باعث شگفتی میشود، سخن به میان آوردن از تاریخهای ۸ یا ۱۰ هزار سالهی تمدن ترکی است.
نیاکان ترکان در سومر، ایتالیا، یونان و ارمنستان !
برای نمونه شخصی به نام دکتر «دیکر» بر این باور است که هر گونه فرهنگ و تمدن کهن در آناتولی مربوط به ترکان بوده و بر این نکته پافشاری میکند که ترکان در این سامان دارای شهریگری دستکم ۸۵۰۰ ساله هستند. همین دسته از نظریهپردازان تمدنهای سومر، آناتولی و یونان باستان را ترک میدانند. برپایهی همین منطق، اتروسکانهای (تصویر ۱۲) باستان ایتالیا، سرخپوستان، بومیان آمریکا، ارمنیها و تاجیکان نیز ترکزبان و در نتیجه ترکتبار شناخته میشوند.
ارمنیها نیز از دیدگاه پانترکسیم از آنجایی که ریشه و پیشینهی آشکاری ندارند! یک قبیلهی ناشناخته ترکی به شمار میآیند. در حالی که میدانیم احتمالا دبیرهی ارمنی از دبیره یونانی و زبان ارمنی از زبان پارتی تاثیر فراوان گرفتهاند و دارای ریشهی مشترک هستند. ارمنیها هزاران سال پیش از نخستین حضور اقوام ترک یا مغول در قفقاز حضور داشتهاند.
بخش قفقاز بیشترین [کهنترین] تاثیر را از ایران و فرهنگ ایرانی گرفته است. بخش بزرگی از جمعیت قفقاز که شامل ارمنیها، گرجیها و ارانیها هستند از دید فرهنگی و تبار به ایرانیان نزدیک هستند و با همسایگان غربی خود پیوند کمتری دارند. مردم این سامان فرهنگ، ادبیات، جشن، پوشاک، موسیقی، هنر و روشهای اشرافی ایرانی داشتند.
همخوانی استورهی ایرانی و ارمنی
نغز است که برپایهی یک استوره و افسانه ارمنی که بسیار نزدیک به استورهی فریدون و باور سکاها است: «در زمانهای بسیار دور پادشاهی وجود داشت به نام آریا… او دو پسر داشت…اَرمن و اِیرن… وی پسراناش خود را فرستاد برای به دست آوردن سرزمینهای خود…ارمنیها و ایرانیان از دودمان این دو فرزند ِ آریا هستند.»
ترک خواندن قوم ایرانی کرد
کردها نیز از نظر پانترکیستها، ترک به شمار میآیند چرا که مادها نیز از دیدگاه ایشان ترک بودهاند. اصطلاح نژادپرستانه و توهین آمیز «ترک کوهی» به قوم ایرانی کرد داده شده و در کشور ترکیه رواج دارد. باید به یاد داشت که ماد کوچک آذربایجان کنونی نیز بخشی از سرزمین بزرگ ماد بهشمار میآید و در نتیجه با این استدلال آذربایجان یا آتورپاتگان کهن نیز از سوی پانترکیستها سرزمینی ترکتبار خوانده میشود!
با این منطق ترکان آغازگر تمدن بشری هستند و هنر، فرهنگ، دانش سومریان، ایلامیان و یونانیان نیز میراث ترکان باستان به شمار خواهد آمد.
کهنترین نمونههای خط ترکی کتیبه ارخون
ولی شوربختانه آشکار نیست که آیا آثاری از این شهریگری کهن تا کنون یافت شده است یا خیر؟ در حالی که ما میدانیم کهنترین نمونهی دبیره ترکی -یکی از معیارهای مهم وجود شهریگری- کتیبههای اُرخون است. این کتیبهها در سال ۱۸۸۹ در شمال مغولستان و جنوب دریاچهی بایکال بهدست آمد و در نزدیک سال ۷۳۲ و ۷۳۵ م.، به افتخار شاهزادهی ترک «کول» و برادرش امپراتور «بیلگه» نگاشته شدهاند.
این کتیبهها دارای نوشته کوچکی به زبان چینی و نیز کهنترین نمونهی مکتوب زبان ترکی هستند که بخشهای ترکی این کتیبه نیز دارای وامواژههای فراوان سُغدی است. خود دبیرهی به کار گرفته شده در آنها نیز از دبیرهی آرامی برگرفته شده است.
داستان «قوتات غوبیلیک» (= دانش سعادت آور) تألیف «یوسف خاص حاجب» در سدهی ۱۱ در کاشغر سین کیانگ، شش هزار بیت را در بر میگیرد که سرآغاز ادبیات مردم ترک (ایغور؟) به شمار میرود. نغز است که در پیشگفتار این کتاب آمده:
عربچه تاجیکچه کتابلار اکوش بیزینگ تیلیمیز چه بویومغی اُقوش.
یعنی: به عربی و تاجیکی چنین کتابهایی بسیار است، به زبان ما تنها همین است.
به بیان دیگر همین گفتار نشان میدهد که احتمالا دیرینگی شهریگری و به کارگیری خط و دبیره در میان ترکان به ۱۵۰۰ سال نمیرسد و تاریخهای ۷ یا ۱۰ هزار سالهی مطرح شده نیز از نظر علمی پذیرفته نیست. همچنین این پُرسمان، خاستگاه ترکان را – که شمال چین و مغولستان است – برای ما نمایان میسازد. کتیبهها هزاران کیلومتر دورتر از ایران، آذربایجان و اران یافت شدهاند.
در تاریخ و منابع کهن نیز برای یافتن اثری از ترکان ناچاریم به متون چینی رجوع کنیم، چراکه در زمان باستان هنوز پای ترکان – مغولان به بخشهای غربیتر چین و مغولستان نرسیده بود، به همین دلیل است که در منابع کهن یونانی، آنچنان نامی از ترکان دیده نمیشود.
منبع کتاب پانترکیسم
محمد رضا محسنی ۱۳۸۲: پانترکیسم، ایران و آذربایجان، نشر سمرقند، ص ۴۵
آنچه از کلمات سومری به یادگار مانده است در زبان ترکی امروزی کاربرد داردچطور ترکان را به شمال چین منتسب می کنید ضمنا وقتی مغولان به ایران حمله کردند مگرغیر از خوارزمشاهیان ترک از ایران دفاع می کردند